-
شما هم عاشقش می شوید
چهارشنبه 15 تیر 1401 21:40
نقاش: منصوره ولی خان کبوترِ من بال که می گیری به نجوا در گوشِ آسمان بگو برایِ سرزمینم با سرِانگشتانِ ظریفش دعا کند بگو سرزمینم چون ستارۀ دمِ صبح چقدر زیباست بگو از دادگری وُ آزادی سخن می گوید؛ شما هم عاشقش می شوید اگر ببینید سفرۀ سخاوتش را گلاب وُ آبِ اناروُ ترنج وُ سیبِ سرخش را آن سروِ بلندش را اگر ببینید رختِ...
-
بهار می آید
چهارشنبه 1 تیر 1401 08:54
ارکیده هدف جو | عنوان اثر: زن ایرانی ... دست می کشم به لباس ها کتاب ها و شمعدانی که کنار پنجره است بهار می آید با باران و عطری که بویِ خاک می دهد. نمی دانم اگر سرخی وُ تازگیِ لاله ها صدایِ دایره زنگیِ نبود بهار را در میانِ گل هایِ پارچه ای وُ عطرهایِ مصنوعی چگونه پیدامی کردم؟ بهار مدت هاست که کارت پستالش را به جای پست...
-
سه زن
پنجشنبه 26 خرداد 1401 09:27
نقاشی دیواری شقایق سیروس در شهر سانفرانسیسکو از سه ادیب و شاعر زن ایرانی هنوز ماهیِ سفید برایِ افسردگی معجزه می کند هنوز صدفِ دریایی برایِ شامی عاشقانه بهترین انتخاب است! من امّا چیزی به جزء ماهیان آزاد را سِرو نمی کنم ماهیانی که به جزء نام شان بویِ آزادی را می دهند بوی ِ امواج در اقیانوس. ساعت هفتِ بعد از ظهر است...
-
فرشِ قرمز
جمعه 19 فروردین 1401 14:15
نشسته ام در آشپزخانه و رایحۀ راز آلودِ ادویه ها گیجم می کند من خانه دارم و هر روز با حوصله جان می بخشم خانه را. خوشحالم امروز ده کیلو لوبیا سبز را با چاقویِ کُندم خُرد کردم و کلامی به جزء عشق هنوز بر زبانم جاری نشده است امروز بسیار به لباس هایِ چرک در وان چنگ زدم که کاری ست دشوار و کلامی به جزء عشق هنوز بر زبانم جاری...
-
یلداست ؟ نمی دانم، نمی دانم؟
جمعه 22 بهمن 1400 19:39
از خرید یلدا باز گشتم سبدم بویِ انار می داد بویِ هندوانه بویِ ماهی همۀِ بعد از ظهر را با موزیک رادیو ماهی پاک می کردم کارم که تمام شد صدایی از خیابان شنیدم صدایِ حرف زدنِ یک زن را صدایی که از ته چاه در می آمد دخترک می گفت: مامان، مامان! اینجا یک مغازۀِ شیرینی فروشی است نگاه کن کرکره هاش بالاست مامان! شاید شیرینی های...
-
اشکِ خاک
پنجشنبه 16 دی 1400 20:12
دیوارهایِ خانه را رنگ کردم زرد؛ چون برگ هایِ پاییز بی آنکه فکر کنم مرده باشند نارنجی؛ چون زمستان و پرتقال هایی که اضافه می شوند بر آن سریع آماده می شوم ژاکتیِ خاکستری برایِ آمدنت می پوشم سریع ممکن است تو زود برسی واقعاً به جست وخیز در خانه عادت کرده ام چون دانه هایِ اسپند که بالا و پایین می پرند موزیکی که از رادیو پخش...
-
هورمون ها بی گناه اند...
چهارشنبه 21 مهر 1400 18:24
نام هنرمند: ارکیده هدف جو | عنوان اثر: زن ایرانی | تکنیک: آکریلیک | ابعاد: 45در60سانتیمتر سیب های ِ سرخ را شسته ام شیشه ها در دو ردیف یکدست آماده اند. باید شروع کنم امّا مادر باید مراقب ِ قند ِ خونت هم باشیم شیرینی ِ این میوه ی بهشتی که می گویند : آدم را فریب داده است از تیرسِ هورمون ها خارج نیست! فریب کار هم که نباشد...
-
اعتراف
جمعه 9 مهر 1400 18:38
نام هنرمند: زینب صابر(نیزا) | عنوان اثر: پاپلی(از مجموعه ی زن)| تکنیک: اکریلیک روی مقوا | ابعاد: ۷۰در۵۰سانتیمتر به صفِ اتوبوس نگاه می کنم و به مسافرانی که می روند به کلیسا لبخند می زنم می لرزی می لرزی راننده از آینه نگاه می کند بعد، پنجرههای ِ نیمه بازِ اطرافت را می بندد می گوید: باید حرکت کنیم نادیا وقت تنگ است! سرت...
-
عکاس
جمعه 19 شهریور 1400 19:46
نام هنرمند: مریم فتح الله زاده | عنوان اثر: زن و مقاومت | تکنیک: آکریلیک | ابعاد: ۵۰در۶۰ سانتیمتر کنارِ کلیسایی در شهرِ نوتردام عکاسی می کنم پاییز آرام رنگ های گرم را در سپتامبر شکل می دهد و صدای ِ کلاغها می پوشاند آسمان شهر را با دوربین ِ قدیمی ام نشانه می گیرم پروازِ درناهایِ مهاجر را و درناها در تالار ِ خورشید بال...
-
کسی به تنهایی نجات پیدا نخواهد کرد
پنجشنبه 28 مرداد 1400 10:38
دیشب خواب تو را دیدم میانِ لشکری عظیم ایستاده بودی و به ماجرایِ رستوران استانبول فکر می کردی آن مجرمِ سابقه دار که چاقویِ ضامن دارش را فرشتۀ نگهبان می پنداشت در پرسههای شبانگاهی اش بر خیابان هایِ پرت مهآلود مثلِ برگِ مردۀ پاییز اشک می ریخت آنگاه با صاحب رستوران که از دستانش می بارید زیباترین دروغ های دنیا و تهمت می...
-
باز خواه ام گشت
یکشنبه 3 مرداد 1400 20:01
پاییز باز خواه ام گشت برایِ چشیدنِ حسِ نوبرانه ی صدای ات که به من خواهد رسید نمی دانم اگردر انتظارم نباشی کجا متوقف کنم راه ام را بر اسکله به باغِ ِ انار بر قلبِ تو که مدام سفر می کنم در آن؟ اکنون باور دارم این خیالِ دور به زودی به پایان می رسد و من باز خواهم گشت برایِ شنیدنِ صدایی که روایِ داستان هایِ عاشقانه است...
-
افیون
جمعه 27 فروردین 1400 09:43
خواهرم گاهی از پا که می فتد تن می دهد به خستگی و می گوید: شوهرم پنهان می کند حقیقت را در جیبِ کت اش کنارِ سکوت اش، کنارِ خستگی اش پیدایش که می کنم می گذارم اش همانجا که بوده است نزدیکِ پنجرهای که رو به درختانِ غبار گرفته باز میشود و چون پرنده ای هراسان که بال های اش را از دست داده است جیغ می کشم زندگی ام تلخ است...
-
ماهور
یکشنبه 30 آذر 1399 09:45
من فنجان هایِ قهوه را پر می کردم ماهور چون خورشیدِ پشتِ پنجره کبوتران را نوازش می کرد من به او نگاه می کردم که چون قمری های ِ بهاری آوازیِ خوش در گلو داشت آن روز ها دوباره متولد شده بودم و عشق چونِ الهه ای زیبا مدام برای ام معجزه می کرد آن روز ها یاد می گرفتم که زندگی چگونه رنگِ بودن به خود می گیرد و چگونه می توانم...
-
باغِ آلبالو
پنجشنبه 11 مهر 1398 21:36
می دوم در خیابان و خطوطِ نرده ها را دست می کشم با موبایل و کیفِ چرمیِ کوچک ام نمی دانم اگر صدایِ دریلِ حفاریِ شهر داری صدایِ عبورِ ماشین هایِ آتش نشانی صدایِ تمرینِ شیپورِ دخترِ همسایه نبود سهم ام را از این همه شلوغی چگونه می گرفتم تا آن زمان که دیگر بار امیدی برای ِ رسیدن ِ به آرامش پیدا کنم من زندگی را می بینم در...
-
نثر ادبی
چهارشنبه 2 مرداد 1398 17:39
نثر یکی از حوزه های گسترده و عظیم ادب فارسی است که ابعاد، ویژگی ها و تحولات آن به اندازه شعر بررسی و مطالعه نشده است. نثر در لغت به معنی پراکندگی و پراکندن و در اصطلاح سخنی است که مقید به وزن و قافیه نباشد. در این گونه سخن، سخن در نظام خواندن با خواننده، در رابطه ای خیال انگیز قرار می گیرد، آن چنان که با خواندن متن،...
-
بردگی تاریخ انقضا ندارد
پنجشنبه 27 تیر 1398 19:39
کنارِ صحنه نشسته ام و هنوز به ترانه ای فکر می کنم که با آن از پنبه زار هایِ کمربندِ سیاه تا اردوگاههای ساختِ خاکریز زندگی کرده ام من یقین دارم که با صدای ِ لائورا پلیسِ سفید پوست با لباسِ سراپا مسلح اش پسر بچه هایِ سیاهِ را متهم نمی کند و ملیکابوکر شاعرِ سیاه پوست با اشعارِ غیرِ مجاز بازداشت نمی شود بسیاری از این...
-
دستان سبز
یکشنبه 23 تیر 1398 22:00
نگاه ات به وسعتِ اقیانوسی بود از آرامش وُ نجابت خیره شده بودم به وسعتِ نگاه ات وّ اولین بار بود قلبم را روحم را چنین به کسی می سپردم جایی در همین شهر. فرشته نوری
-
جاده
پنجشنبه 20 تیر 1398 21:10
در جاده رفتن ات را یک طرفه تماشا می کردم از دوربرگردان خودت خارج شدی همه جا خالی از تو شد من در کنار خود برای رسیدن به بودنت از خود سبقت می گرفتم با احتیاط و ایمنتر از قبل تا رسیدن را در مسیرتو بی آغازم! فرشته نوری
-
پائیز ... شعر
پنجشنبه 8 شهریور 1397 16:23
photographer : Veselin Atanasov یک بار دل به دلبری پائیز سپرده ام هر بار در من فصل ها را تازه می کند! فرشته نوری
-
گزیده ای از رباعیات حکیم عمر خیام به زبان زیبای رومانیایی
یکشنبه 31 اردیبهشت 1396 10:12
بنای یادبود عمر خیام در بخارست پایتخت رومانی Bucureşti این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت چون آب به جویبار و چون باد به دشت هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامده است و روزی که گذشت Grabite ca si apa si repezi ca un vânt Ce-alearga prin pustiuri, fug zilele-mi putine Si, totusi, doua zile indiferente-mi sunt Ziua de...
-
گزیده ای از رباعیات حکیم عمر خیام به زبان آلمانی
شنبه 30 اردیبهشت 1396 11:34
Omar-i-Khajjam دی کوزه گری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار وآن گل بزبان حال با او میگفت من همچو تو بودهام مرا نیکودار Gestern sach ich einen Töpfer im Bazar Mit Tritten er einen Klumpen Ton versah Der Ton sprach zu ihm in flehendem Ton Sei gut zu mir, ein Mensch wie du ich einst war Dichter:...